• وبلاگ : محرم اسرار
  • يادداشت : مصاحبه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 10 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    به نام خدا

    سلام

    --------

    اي بابا...
    اين‌جا که هنوز...
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ انشالله آپ مي‌کنم. امان از اين کوسه و بولدوزر و نفتکش که کابل نوري رو قطع مي‌کنن :دي/ فعلا با موبايل آن مي‌شم.

    سلام دوست من

    جناب آقاي / سرکار خانم : پارسا زاهد

    مدير محترم وبلاگ: محرم اسرار

     قصدداريم دردهه اول محرم هرروز بعدازنماز صبح "زيارت عاشورا"جهت نابودي دشمنان اسلام قرائت کنيم

    + سياه؟سيا! 
    آقا اين چه کاريه؟
    تشويش اذهان عمومي؟ اونم جلوي روي (بعضيا)
    کار بسيار خطرناکيه
    فاتحه
    پاسخ

    به نام خدا ‏ سلام مصاحبه مصاحبه س ديگه.‏ تشويشش کجا بوده ‏:دي
    به نام خدا

    سلام

    درست شنيدم که اينجا قراره آپ بشه؟!
    پاسخ

    به نام خدا سلام بلي وليکن بين چند گزينه شک دارم.‏ ‏:‏)‏ ‏ دارم جمع بندي مي کنم ‏:دي
    + 2066 

    سلاام


    نميخواد رمز دارش کني. اصلا غمت نباشه. فوقش کسي هم فهميد به روي خودت نيار. ما هم به کسي نميگيم :ديييي


    راستي مصاحبه منبع داره؟؟ هوم؟





    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ باشه فکر کنم اونقدا هم اينا دقت نداشته باشن :دي. البته احتمال داره وبلاگم رو ديده باشن، اما اينکه کنجکاو شده باشن به محتوي وبلاگ فکر نکنم/ نه بابا کجا منبع داره‌:دي/ هر چي دلشون مي‌خواد مي‌پرسن. اصلاً معني مصاحبه به اينه که منبع نداشته باشه تا اطلاعات علمي دانشجو رو محک بزنن :دي
    + حس غريب 
    خواستم اطلاع رساني کنم فقط که اسلش اس! من بودم
    :D
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ ممنون از اطلاع رسانيتون/ راستش اول فکر کردم خانم رب مي‌باشند. اما ديدم اگه ايشون باشن بايد مي‌بود vf يا ديگه با اغماض fv بعد خانم گوياي خاموش هم که نمي‌شد باشن چون حتي قسمت اول اسم ايشون بيشتر از دو حرف داره، نهايتاً به شما رسيدم و باز ديدم شما هم نمشه مثلاً اگه فرض کنيم مي‌خواستين بنويسيد "حس" مي‌شد :"ps" /اين شد که نوفهميدم کي بودين :دي
    + رب 
    سلام

    اون خانم کي بود که واسطه شدين که دکتر بوق بگه زودتر ازش مصاحبه بگيرن؟


    اصن شما چرا انقد حق الناس و اينور اونور ميکنين خو؟
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ اون خانم يه خانم معمولي بود :)/ اما من که واسطه نشدم. مجري من بودم و دکتر بوووق واسطه شد اون رو زودتر راه بندازم :دي/ پارسال هم اومدم به ترتيب بفرستم. که مسئولم گفت، چون به شب مي‌خوريم خانوما رو زودتر بفرست. بعد فرداي اون روز پارسال، که مصاحبه ادامه داشت، مصاحبه تا ظهر بيشتر طول نمي‌کشيد. من اومدم خانوما رو زودتر راه بندازم که مسئولم گفت الان که به شب نمي‌خوريم. پس حق و الناس رو اين ور و اونور نکن :دي/ منم گفتم چشم. / امسال ديدم تا شب طول نمي‌کشه مي‌خواستم به نوبت بفرستم که اينجا دکتر بووووق واسطه شد :دي
    + \س 
    :دي

    مصاحبه هميشه درد ناکه!
    آدم با اضطراب زياد ميره تو
    و هميشه از خودش ميپرسه: يعني چي ميپرسن ازم؟
    :دي

    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ بله همين‌طوره/ از من مي‌پرسيدن منبع بده براي مصاحبه :دي/ راستي شما؟ !!!
    به نام خدا

    سلام

    حالا چرا رمزدار بشه؟ اسمي از اون محيط آموزشي و اينا که نيورديد..
    يا دليل ديگه اي داره؟

    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ آخه اونا اينترنت در دست‌رس دارن مي‌گم شايد يه وقتي گذرشون اتفاقي به اينجا بخوره و ببينن و بعد چون متني که نوشتم با جزئيات بوده تقريباً، بفهمن که من بودم نوشتم:دي/ نمي‌دونم شايد وسواس بي خودي هست و من زياده روي دارم مي‌کنم:دي/ البته تو فکر اين هستم که اون مطلبم در مورد لطفي که وظيفه مي‌شه رو هم رمزدار کنم :دي