• وبلاگ : محرم اسرار
  • يادداشت : فاطمه کوشولو
  • نظرات : 0 خصوصي ، 27 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    پنجم آذر سالروز تشکيل بسيج به فرمان امام خميني (ره) را گرامي ميداريم

    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ و همچنين من :)
    + رب 
    عنوان ...
    عنوان که فاطمه کوشولوئه...:دذييييييي ديگه تا اين حد هم نه :))))))
    نه رزي يکي ديگه رو گفت که ...
    دانيال ... اسمشو نفهميدم کجاي متن نوشته بود خو..


    يني خععععععلي نامردييييييييي :)))))))
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ منم گفتم بهشون پايين رو نگاه کنيد:دي
    به نام خدا

    سلام مجدد
    ----------

    "يا مثلا رزي اسم اون بچه هه رو از کجا آورد..."

    تران به جون گويا نمي‌خوام گير بدم، اما..
    من به فداي اون ريدينگ کامپرهنشنت ، يني حتي عنوان پست رو هم نخوندي؟!
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ راست مي‌گن خانم ترانه. نگاه کنيد عنوان فاطمه کوشولوئه :دي
    رب ربببب رببببببببب!
    پاسخ

    :دي
    + رب 
    يني بعضي ازين پارسي ها آبرو نميذارن برا آدم:)))

    خب حالا حتما باد بگم همشو نخوندم؟؟؟؟ حتما بايد به روم بياريد؟؟؟؟
    خو يکم اسکيم و اسکن و اينا کردم ...مثلا من نفميدم چي نوشته شده بود که گويا فميد نويسنده چاي نميخوره ... يا مثلا رزي اسم اون بچه هه رو از کجا آورد...يني بازم توضيح بدم .؟؟؟ يني بگم فقط همونو که اول نوشته بودم فهميده بودم؟؟؟
    :ديي
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ عيب نداره ولي نخونده به اون نکته اشاره کردين، استعدادتون رو تو تندخواني و نکته بيني نشون مي‌ده‌ها :) :دي
    + صبا 
    سلام
    يه چي بگم :|
    تا داشتم مي خوندم هي مي رسيد به موقع رفتن خونه دوستتون گفتم کاش دست خالي نرن براي اولين باره:دي
    (حالا عذاب وجدانتون بيشتر نشه ها:پي فرصت بسياره :دي)
    ما خيلي خوبه اين رفت و آمدا برا تقويت ارتباط اجتماعي انشالله برا آيندتونم خوبه :پي
    آخي شه دخمل کوشولو بامزه ايه خدا حفظش کنه
    ديگه اينکه خيلي خوب نوشته بودين
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ فايده نداره با اين حرفتون عذاب وجدانم رو بيشتر کردين :دييييي/ بله آدم مطمئن بشه از طرفش، مي‌شه اين رفت و آمدها رو بيشتر هم کرد. انشالله دفعه‌ي ديگه با خانواده مي‌ريم. به مامانم گفتم که شما رو هم دعوت کرده دوستم. اما چون نديدنشون خجالت مي‌کشن مامانم :دي/ طفلکي اين کوشولو چند وقت پيش پاش شکسته بود و الان دوباره راه افتاده بود و هي مي‌خورد زمين :(:)/ نمي‌دونم اشاره کرده بودم تو متن يا نه ممنون :)
    به نام خدا

    سلام

    اصلاً نمي‌تونم تصور کنم که مثلاً بخوام يه روز دست کم دو نوبت (تازه ليواني :دي) چاي نخورم!
    دستوراي بهداشتي اکثرشون رو آدم ممکنه بتونه باهاشون کنار بياد، اما من يکي که جونم به چاي بسته‌ست! :دي
    يني هر نوشيدني ديگه‌اي رو هم که اضافه بکنم، حذف کردن چاي در مخيله ام نمي‌گنجد!
    شماها چه‌طور دلتون مياد؟
    ايش! :پي
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ جداً (تعجب) :دي/ خب جايگزين هم نمي‌تونين بکنين؟/ راستش من که قبلش هم معتادش نبودم يعني فقط يه چايي شيرين صبحونه مي‌خوردم. که همون هم حذف کردم :)/ ايش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:دي
    به نام خدا

    سلام

    -------

    يني باور کنيم که ترانه کامل خونده؟!
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ واقعاً همش رو خوندن ايشون :دي/ باور مي‌کنيم :دي
    + رز گلي 

    آهااااااااااااااا راس ميگين يادم اومد دانيال رو

    اتفاقا پستشو خونده بودم يه عكسم فك كنم بود نه؟

    شوخي دارم ميكنم كامل خوندم فهميدم چي به چي ه خواستم يكم كامنتم متفاوت باشه...بدجنسي درآورديم...

    اون كه صد در صد...در همه ي زمينه ها آقايون نياز به همفكريه خانوما دارن...بهله...

    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ گفتم يه جوري نوشتين که نشون مي‌ده احتمالاً بعدش تمامش رو خوندين. پس بگو قضيه بدجنسي بوده :دي
    + رب 
    چه جااالب اول نميرفتين بعدم که رفتين شب هم موندين :)))
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ خب آدم براي اولين بار بخواد خونه همکارش بره يکم براش سخته . اما خب وقتي مي‌بينه که تعارف واقعي مي‌کنن و راه هم تا خونه خيليييي دوره و ساعت هم 11 شب شده، خب قبول مي‌کنه بخوابه ديگه :)/ راستي شنيدم که شما تمام متن رو خوندين درسته؟ :دي
    + رزي 


    سلام

    دانيال كي ه اونوخ؟

    بي تجربه نيستين كلا آقايون همين جوري اند...بعد تازه يادشون مياد كه ايواااااي دست خالي اومديم...هههههه ه فراموشكارن هي بايد بهشون يادآوري بشه...

    داشتم تند تند ميخوندم پستتونو...بعد اون پايينا نوشته بودين دخمل خوشگلش بالاي اون قسمتم نوشتيم كمك از مهندس هاوايي فكر كردم مهندس علوووووووس شدنو بچه دارم شدن ههههه تازه اسمشم فاطمه گذاشتن...بعد يكم بالاتر رفتم ديدم نوشتين خانوم مهندس اسمش فاطمست...بالاتر كه اومدم پاراگراف اول اسم خود شادومادم بود علي خانننن...

    امان از دست اين تندخواني و از آخر به اول خوندن عادته ديگه چه ميشه كرد...

    پاسخ

    به نام خدا سلام ‏/ دانيال؟ ‏ راستش اون زماني که کم پيدا بودين و براي آقا مصطفي زياد پيدا بودين ‏:دي /‏ در مورد يه کوچولو به اسم دانيال مطلب نوشتم که بيماري قلبي داشت و عمل شد. /‏ آره ديگه تن تن خوندين اين طوري متوجه شدين/‏ دي/‏ انشاله که الان متوجه شدين چي به چي هست.:‏)‏ ‏ دوستم تو نام خانوادگيش علي داره.‏ خانم مهندس هم منظورم فاطمه کوچولو بود چون خيلي کنجکاو بود. /من که اعتراف کردم بهم ثابت شد که از پس بعضي کارا مردها به تنهايي بر نميان و همفکري خانوما رو لازم دارن ‏:‏)‏
    به نام خدا

    سلام

    اولاً يه چند تا سؤال حاشيه اي مي پرسم.

    1) اين L ها J ها چيه وسط متنتون؟
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ بپرسين :)/ قضيه اين L و J ‌ها اينه که من تو ورد متن رو نوشتم، بعد وقتي لبخند :) يا غم :( گذاشتم، به نمادشون تبديل مي‌شد. اما وقتي تو پارسي بلاگ آوردم اون شکلک ها به اين حروف تبديل شدن. البته بعضي‌هاش رو درست کردم. بعضي‌هاش از دستم در رفت :دي/ بله اون دو تا که خواهر ندارن. منظورم خواهر خودم بود. آخه وقتي فهميد براي بار بعد اگه رفتم خونشون، براي فاطمه اسباب بازي مي‌خرم، واقعاً ناراحت شد يه جورايي حسادت کرد :دي. گفت من که خواهرتم براي تولد من چيزي نخريدي براي بچه‌ي مردم مي‌خواي چيزي بخري :دييييييي
     <      1   2