• وبلاگ : محرم اسرار
  • يادداشت : سفر با مامان به کربلا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    عاغا نخنديد بهم ها
    من اخر مطلب رو که خوندم هي تو فکر بودم که مگه مستر پارسال نگفتن از زبان مادر مينويسن پ چرا الان اين تيکه اخري رو گفتن من ناراحت مادرم ناراحت
    خو عاغا چيه تازه فهميدم زديد اول شخص
    راستي چرا از اون طرفا نميايين بهمون سر بزنين خوشحال ميشيم:)
    پاسخ

    به نام خدا سلام چشم سعي مي کنم جلوي خندم رو بگيرم . :ديانشالله سر مي زنيم :)