اتفاقا چن وقت پيش داشتم تجسم ميکرده چي ميشه اگه يکي اونوري بره رو پله برقي ها
:دي
نميدونستم فکر کردن به اين واقعه دامن شما رو ميگيره
واقعا امان از امتحانا و دل مشغولي هاش! ولي مطمئنيد فقط به خاطر امتحانا بوده و نه «عامل جاندار» ديگري؟
انشالله دل مشغولي هاتون روز به روز بهتر از ديرو زشه
اين قضيه «مادي» که توي محض يار مهربان نوشتيد چيه حالا؟
قبل اين که برم داستان سازي کنم براتون؛ خودتون به زبون خوش بيايد بگيد