• وبلاگ : محرم اسرار
  • يادداشت : صداى سکوت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 31 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    من که موقع رحلت امام هنوز به دنيا نيومده بودم.امّا هميشه يه حس خوبي نسبت به ايشون دارم.
    امروز که داشتم صحبت هاي آقاي حياتي-گوينده ي خبر رحلت امام- رو مي خوندم.از حال و هواي اون روز که گفته بودن، ناخودآگاه اشک توي چشمام جمع شد.

    فضاي خاصّي رو تفسير کرده بوديد جناب پارسا!
    صداي سکوت يه پارادوکس بامعني و مفهومي هست.

    مانا باشيد و شاد و موفّق
    يا حق
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ من از امام نسبت به سنم خيلي يادمه.اون موقع هم که ايشون فوت کردن من فکر کنم 8 ساله بودم. فکر کنم چيه؟ 8 ساله بودم ديگه:)/ ايشون براي من يه شخصيت ماوراي انساني (انسان‌هاي دور و برم) داشتن. البته فکر کنم اين حس رو خيلي‌هاي ديگه هم داشتن./ اما يادم نمياد آيا اون زمان گريه هم کردم يا نه؟ از گريه کردن يادم نمياد :(/ ولي خب اون فضاها رو خوب يادم مونده/ حس و حال مردم و... ./ همين طور اون اتاق .../ شما هم موفق باشيد :)