• وبلاگ : محرم اسرار
  • يادداشت : سيني
  • نظرات : 4 خصوصي ، 7 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + گوياي خاموش 
    به نام خدا

    سلام

    همون اول اين پست رو خونده بودم، اما نمي دونم چرا کامنت نذاشتم، هر دفعه يه چيزي مي شد که کامنت نذارم.

    براي اون همسايه تون خيلي ناراحت شدم...
    واقعاً تسليت عرض مي کنم... (فکر کنم قبلاً هم گفتم که چقدر ناراحت شدم...)
    پاسخ

    به نام خدا/سلام/ ممنون از احساس همدريدتون/افسوس ميخورم چرا دير شناختمش/ شايد بايد موقعي نظرتون رو مينوشتين که تاثير داشته باشه و خدا خواسته الان بنويسيد/بازم ممنون

    سلام. خوبي؟

    آخر يادداشت واقعا غافلگيرکننده بود. روحش شاد.

    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ خوب که هستم/ اما هنوز جوابم رو ندادي ها/ من جوابت رو دادم رشته تحصيلي رو گفتم/ اما هنوز تو نگفتي/ اگه دفعه‌ي بعد اومدي تو نظرت رشتت رو بگو/ منتظرما

    سلام

    اون يه نفر من نيستم؟

    همسايه تونم خدا بيامرزه تو تبيانم که خوندم خيلي ناراحت شدم

    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ نه سعيد جون اون يه نفر تو نيستي :)اون يه نفر کسي ديگه ميتونه باشه :دي
    + 2066 
    سلام

    چقدر غمگين
    چقدر بد
    :(
    :(

    نه حرفم مياد نه چيزي به ذهنمميرسه
    قسمت اولش با نمک بود
    حيف آخرش..
    :(

    براشون دعا مي کنم
    خدا بهشون صبر بده
    :"(
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام علي جون/ ممنون که دعاشون ميکني/ دعا کن خدا بهشون صبر بيشتري بده/ صبر تحمل نيش کنايه هاي اطرفيان
    + حس غريب 
    شهادتشون مبارک باشه...
    خوش به سعادتشون...
    خدا صبر بده به خانوادشون..چطور شهيد شدن؟
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام / واقعاً خوش به سعادتشون/ در مورد علت شهادت که البته بايد بگم بنياد شهيد قبول نکرد. تنها وقتي که خانواده‌‌اش قبول کردن که از بنياد چيزي نخوان، اجازه داد تو يکي از قطعه هاي بهشت زهرا دفن کنن ايشون رو/ايشون تو يه ماموريت تصادف مي‌کنن و از نظر ما شهيد هستند. ديگه نظر بنياد شهيد مهم نيست . اصل خداست که بايد قبول کنه شهادت ايشون رو يا نه/ در مورد صبر خانواده هم بايد بگم اگه خداي نکرده ما جاي اونا بوديم الان جيغ فرياد و اين کارهايي که انگشت نما مي‌کنه رو کرده بوديم/ اما مادر اين خانواده اون قدر صبوري به خرج داد تا مزاحم همسايه ها نشه / همين طور فرزندانش
    + انياك 
    سلام
    بابا خوش قول ، پس جدي جدي آپ كردين .
    اول اينكه سفرتون به خير .
    بهدشم اينكه يني چي كه سينيو پس نميدادين !
    تازه بايد علاوه بر سيني ظرفشم ميشستين تحويل ميدادين .
    ما خداروشكر خونمون آپارتماني نيس اما هربار واسه مستاجرمون نذري برديم تا يه هفته بلكم بيشتر ظرفمونو نياورد
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ بله بالخره آپيدم :دي/ ممنون انشالله قسمت شما هم بشه سفر زيارتي به مشهد/ در مورد سيني خب من تو خونه معمولاً حواسم به برخي چيزا نيست / اين مورد هم مثل همون موارده/البته ما ظرف رو که پس ميديم نه تنها اونو ميشوييم بلکه يه چيزي هم توش ميذاريم/ نميدونم اول کدوم همسايه اين رو باب کرد اما ديگه عادتمون شده/ حتي شده يه شاخه نبات/ يا صبر مي‌کنيم يه آشي چيزي بپزيم و تو ظرفشون بريزيم:)
    + سايه 
    سلام
    به به عجبي بالاخره تشريف اوردين
    راستش مطلبتون اشک منو دراورد
    منتها يه بار از غم يه بار از زور خنده
    موفق باشيد
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ قبل از اين اتفاق(شهادت) ميخواستم در اولين فرصت اين ماجراي سيني رو بنويسم، اما نشد. وقتي خبر شهادتشون رو شنيدم، ديگه دل دماغ نداشتم و نميدونستم چطور اين ماجرا رو کنار شهادت بنويسم تا اينکه شروع کردم و اين شد نوشته‌اي که مي‌بينيد. راستي براي شادي روحش دعا کنيد/ ممنون