• وبلاگ : محرم اسرار
  • يادداشت : سيني
  • نظرات : 4 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سايه 
    سلام
    به به عجبي بالاخره تشريف اوردين
    راستش مطلبتون اشک منو دراورد
    منتها يه بار از غم يه بار از زور خنده
    موفق باشيد
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ قبل از اين اتفاق(شهادت) ميخواستم در اولين فرصت اين ماجراي سيني رو بنويسم، اما نشد. وقتي خبر شهادتشون رو شنيدم، ديگه دل دماغ نداشتم و نميدونستم چطور اين ماجرا رو کنار شهادت بنويسم تا اينکه شروع کردم و اين شد نوشته‌اي که مي‌بينيد. راستي براي شادي روحش دعا کنيد/ ممنون