• وبلاگ : محرم اسرار
  • يادداشت : قاشق شيرى
  • نظرات : 1 خصوصي ، 14 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    :(
    اشکال نداره پارسا
    خب اون نشد يکي ديگه حالا :(

    ( کنايه فهماش بسم الله )

    خب حالا از جمله ي معروف "ديگه وقتشه" اگه بگذريم ؛ بايد عرض کنم که ما دهه شصتيهاي سوخته! تفريحامون همين چيزا بود ديگه ! (کاغذ آدامس و فرفره هاي چوبي و فرفره هاي کاغذي و...)
    ما نيز يه قاشق داشتيم تک بود ! دسته اش دايره هايي شبيه قند روش داشت که ما بهش ميگفتيم قاشق قندي !! همش سر اين قاشق دعوا بود

    پارساااااااااا
    پاسخ

    به نام خدا/ سلام/ کدوم نشد :؟ :دي/ يادش به خير چه دوراني بود :)/ شما هم سر قاشق دعواتون شده؟ :دي خيلي جالبه. تا حالا شديم چهار نفر. خانم حس غريب و تو و خانم گوياي خاموش و من. بقيه هم تو خاطراتشون بگردن يه دعواي اين طوري حتماً پيدا مي‌شه :دي/ راستي منم نفهميدم قند گرد چطوريه؟ :)