• وبلاگ : محرم اسرار
  • يادداشت : لطفي که وظيفه ميشه!!!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 15 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + 2066 

    سلام

    روزاي اول که با جون و دل لطف مي کني، اينقدر ازت تعريف و تشکر مي کنن که شرمنده ميشي. رفته رفته تعريف و تشکرشون کم ميشه- که خودتم همينو ميخواي، کاري نمي کني که اون همه ازت تشکر کنن- بعدش به گفتن يه "ممنون" ساده اکتفا ميکنن... تا اينکه يه روز برات مشکلي پيش مياد که "نمي توني" لطف کني و اينجاست که ميفهمي لطفت به وظيفه تبديل شده.

    تقصير خودتم هست.. اونا رو عادت دادي به لطفت. ترک عادت هم سخت و دردناک ه. ولي غصه نخور. فقط اولش اينجوري ه. خيلي زود به لطف نکردنت عادت مي کنن.


    خوبي که از حد بگذرد، نادان خيال بد کند!

    --------------------------

    منم يه مدتي ه که دچار اين نوع وظيفه شدم. مثل تو براي ترکش عذاب وجدان گرفتم.

    به قول خانم ترانه، شايد منم قسمت شد بقچمو اينجا وا کردم

    پاسخ

    به نام خدا/سلام/ پس فعلاً دو تا بقچه داريم./ اين پست منتظر بقچه‌هاي شما دوستان است/ خوشحال مي‌شم بياين بقچه‌ي دلتون رو اينجا وا کنيد :)