شهریور 90 - محرم اسرار
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محرم اسرار
درباره‌ی وبلاگ

به نام خدا سلام اینجا رو ساختم که از دلم برای دیگران و برای خودم بنویسم. امیدوارم دلنوشته‏هام تو اینجا مورد پسند دوستانم باشه. امیدوارم اینجا سکوی پرتابم به سوی شروع موفقیت‏های روز افزونم باشه.
موسیقی وبلاک
"
امکانات وب

بازدید امروز:6
بازدید دیروز:7
کل بازدیدها:317820


به نام خدا

سلام

دیدید که ماه رمضان هنگام افطار خیلی‌هامون قبل از اینکه افطار کنیم دست کم نماز مغرب رو می‌خونیم و بعد پای سفره می‌شینیم ؟.

یه وقت فکر نکنید منم مثل شما این سعادت رو داشتم که این کار رو بکنما! نه. البته من فکر می‌کنم بهتره که قبل از ایستادن به نماز دست کم با یکم نمک یا یک دونه خرما روزه‌مون رو باز کنیم. شایدم اشتباه فکر می‌کنم و ثواب بیشتر به این باشه که روزه هنوز باز نشده باشه.

بگذریم. این آخر ماه رمضان، گفتم با یه مطلبی در رابطه با این ماه آپ تو دیت بشم J اما چه مطلبی؟. مقدمه‌ی مطلب همین چند جمله‌ی بالا بود. اینکه نماز قبل از افطار بهتره یا نماز بعد از افطار. گفتم که احتمالاً نماز این چنینی، ثواب داره. اما فکر می‌کنم مطمئن باشم که هر نماز این چنینی ثواب نداره.

یکی از اون نماز‌های این چنینی نمازی هست که بوی ریا بده و یکی دیگه هم نمازی هست که باعث بشه دیگران به رنج بیفتن.

تو خونه‌ی ما هم مثل بیشتر خونه‌ها تو ماه رمضون دست کم یه بار افطاری عمومی برگذار می‌شه. اون افطاری‌هایی که مد نظرمه صاحبش ما نبودیم و منزل رو در اختیار همسایه‌ گذاشته بودیم.

افطاری اول:
کم‌کم نزدیک افطار شده بود و سفره‌ها رو پهن کرده بودیم و آماده‌ی ورود مهمانان شده بودیم. حدود 10 نفری اومده بودند که اذان گفته شد. دیدم یکی از آقایان همسایه و با برخی اقوام و همسایه‌های دیگه چند جانماز پهن کردند و کنار سفره‌ی افطار ایستادن به نماز. نماز جماعت به امامت همون آقای همسایه. این صحنه رو که دیدم خوشم نیومد. نمی‌خوام گناه بشویم. نه. اما احساس ریاکاری این‌ آقایون بهم دست داد. که شاید هم واقعاً قصد ریا نداشته بودند.

افطاری دوم:
کم‌کم نزدیک افطار شده بود و سفره‌ها رو پهن کرده بودیم و آماده‌ی ورود مهمانان شده بودیم. این‌ بار انتظار مهمونای بیشتری رو می‌کشیدیم. اذان گفته شد و همسایه‌ها مشغول خوردن افطاری بودند. حدوداً ده نفری می‌شدند. بعد یک عده‌ی دیگر از اقوام صاحب افطاری و همسایه‌های دیگه همراه یه روحانی جوان اومدن. این عده که وارد شدند بدون مکثی سراغ جانماز‌ها رفتند و روحانی جوان به پیش‌نمازی ایستاد و بقیه هم پشت ایشون. همون طور که انتظار داشتیم صاحب این افطاری مهمونای بیشتری داشت. حدود 50 نفر. خونه‌مون هم کوچیک. این‌ها که مشغول نماز شده بودند دوباره گروه سوم مهمونا وارد شدند. اما جایی برای نشستن نبود. چون پیش‌نماز محترم و نمازگزاران گرامی، محل نشستن کنار دو تا سفره رو اشغال کرده بودند. از نگاه گروه سوم مهمونا نارضایتی‌شون از این وضع دیده می‌شد. به نظر می‌رسید دوست داشتن بشینن کنار سفره و افطار کنن. اما جا اشغال شده بود و شاید عذاب می‌کشیدند.

نمی‌دونم شاید تو افطاری اول نمازگزارن دچار ریا شده باشند؟. این ریا یک گناه محسوب می‌شه.

اما تو افطاری دوم، نه تنها شاید نمازگزاران دچار ریا شده باشند، بلکه فکر می‌کنم گناه دیگری با این نماز خوندن مرتکب شدن و اونم حق الناس بود. پس شاید این با این نماز دو گناه مرتکب شده باشن.

کاش یکم تو کارهامون بیشتر فکر کنیم. کاش یه قسمت دین رو یاد نگیریم و قسمت‌های دیگه که شاید مهمتر باشن رو فراموش کنیم. کاش... .


[ جمعه 90/6/4 ] [ 11:49 عصر ] [ پارسا زاهد ] [ نظرات () ]
اوقات شرعی
نویسندگان
آخرین مطالب
پیوندهای دوستان