به نام خدا
سلام
امسال اصلاً برام ماه رمضون، ماه سختی نبوده. هی میترسم که زود تموم شه و انگار داره زود هم تموم میشه. یک سوم ماه تموم شد و هنوز تو لاک خودمم:(
یادش به خیر بچگیهام، ماه رمضون یه لطف و صفایی دیگه داشت. زود تموم نمیشد... زود ازمون خداحافظی نمیکرد. ذوق بیدار شدن برای سحر...عجله برای آب خوردن تا قبل از اذون... و اگه بیدار نمیشدم انگار دنیا برام تموم شده.
ذوق شنیدن صدای اللهم انی اسئلک از رادیو (آخه تلویزیون اون موقعها، نیمه شب برفک پخش میکرد :دی)
نمیدونم یا اون موقع حاجت نداشتم یا حاجتهام رو فراموش کردم. الان میدونم که هنوز نتونستم دعا کنم بدون خودخواهی. یه دعای خالصانه برای دیگران. دعایی که مثل یه تیر به سقف خونه نخوره و کمونه کنه تو سر خودم... دعایی که بتونه تا عرش الهی بره... .
خدایا از تو تمنا میکنم به چیزی که اجابت میکنی دعایم را هنگامی که از تو تمنا کنم. پس اجابت کن ای خدا... ای خدا... ای خدا...
خدایا دیگه هییییییچ چیز نمیخوام جز، بزرگترین خواسته دوستانم...